Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-06@06:34:13 GMT

صد روز تنهایی!

تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۱۶۰۱۶

صد روز تنهایی!

حمله‌های بی‌وقفه اسراییل به نوار غزه به صدمین روز رسیده و علیرغم پوشش‌های خبری فراگیر در جهان، هنوز کسی برای توقف آن کاری نکرده است؛ خبرنگاران غزه این روزها از تنهایی و ناامیدی می‌گویند!

به گزارش ایسنا، امروز احتمالاً مدام خوانده‌اید و شنیده‌اید که شمار روزهای جنایت‌های اسراییل به صد رسیده است. اشتباه است؛ یا دست کم غفلت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروز ۲۷ هزار و ۶۹۳ روز شده که اسراییل جنایت می‌کند! فقط صد روز است که دنیا بیشتر درباره آن می‌خواند و می‌شنود و این، مدیون خبرنگارانی است که اخبار غزه را پوشش می‌دهند و تصاویر آن را به دست جهان می‌رسانند.

بنا بر آخرین آمار، اسراییل فقط در این صد روز، ۱۱۷ خبرنگار را در غزه کشته است. تکان‌دهنده بودن این آمار وقتی محرز می‌شود که بدانید در طول ۶ سال جنگ جهانی دوم که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و مرگ‌بارترین جنگ‌های تاریخ بشریت شناخته می‌شود، فقط ۶۹ روزنامه‌نگار کشته شدند.

شهادت ۱۱۷ خبرنگار اتفاقی نیست

ممکن است این تصور به وجود آمده باشد که خبرنگاران در غزه نیز در کنار سایر مردم عادی در بمباران‌ها جان خود را از دست می‌دهند؛ اما اینطور نیست. صهیونیست‌ها هدفمند به آنها حمله می‌کنند. «شیرین ابوعاقله» مصداق روشن این ادعاست که ماه‌ها پیش از طوفان‌الاقصی به شهادت رسید. او یک روزنامه‌نگار کهنه‌کار و دقیق بود که وقتی یک حمله نظامی در منطقه «جنین» را پوشش می‌داد، دقیقاً از نقطه‌ای که بین کلاه و جلیقه خبرنگاری‌اش پوشانده نشده بود، مورد اصابت گلوله تک‌تیرانداز قرار گرفت. او به وضوح به عنوان یک فعال مطبوعاتی علامت‌گذاری شده بود.

یک سال بعد از هدف قرار دادن شیرین ابوعاقله، «دانیل هاگاری» سخنگوی ارشد ارتش اسراییل در مصاحبه‌ای زنده با «سی ان ان» عذرخواهی کرد و مدعی شد که ارتش اسراییل خبرنگاران را هدف قرار نمی‌دهد. او گفت: «ابوعاقله یک روزنامه‌نگار بسیار استقراریافته بود. ما در اسراییل دموکراسی داریم و در دموکراسی روزنامه‌نگاری و مطبوعات آزاد اهمیت بالایی دارد. می‌خواهیم ژورنالیست‌ها در اسراییل احساس امنیت کنند، به‌ویژه در زمان جنگ؛ حتی اگر از ما انتقاد کنند! باید احساس امنیت کنند.»

علیرغم این ادعاها روزهای اول طوفان‌الاقصی خبر می‌رسد که جنگنده‌های رژیم صهیونیستی دفاتر تلویزیون قدس در یکی از ساختمان‌های اصلی رسانه‌ها در قلب شهر غزه را بمباران کردند. هنگامی که خبرنگاران تلاش می‌کردند همکاران مجروح خود را بیرون بکشند، بمب دیگری در طبقه بالا منفجر شد و ریزش و صدمات بیشتری به بار آورد.

حالا این خبر عادی شده و حدود چهار ماه است که آنها به صورت روزانه بیش از یک خبرنگار فلسطینی را می‌کشند که در آخرین روزهای زندگی خود، در بحرانی‌ترین شرایط، زیر باران بمباران و روی زمینی قحطی‌زده و بدون امکانات، از انتشار گزارش‌های غزه دست نکشیده و به کار خود ادامه داده‌اند، حتی زمانی که اسراییل عزیزانشان را کشت.

«وائل الدحدوح» چهره شناخته شده این روزهای غزه، خبرنگاری است که رسانه‌ها او را به یک «کوه استوار» تشبیه کرده‌اند. او که دو پسر، همسر، نوه و ۸ نفر دیگر از اعضای خانواده‌اش را در روزهای گذشته از دست داده؛ یک روز هم دست از کار نکشیده است؛ حتی برای عزاداری.

الدحدوح به «ابوحمزه» شهرت دارد، حمزه نام پسر اوست که می‌خواست راه پدر را ادامه بدهد، پدری که از ۱۶ سالگی علیه اسراییل مبارزه کرده بود و از ۱۸ سالگی به عنوان یکی از اولین خبرنگارهای غزه فعالیت رسانه‌ای خود را آغاز کرد. اما پسر از پدر پیشی گرفت و هفته گذشته در بمباران هدفمند اسراییل به خودرویی که در آن بود، به شهادت رسید.

ابوحمزه ساعاتی بعد از شهادت پسر دومش، کار خود را ادامه داد و در تماس تصویری با شبکه الجزیره گفت: «فرصت برای عزاداری نیست!» او در خاکسپاری حمزه گفته بود: «کجاست حقوق بشر؟ ۱۰۷ خبرنگار شهید شده‌اند و صدای کسی هم درنمی‌آید. امیدوارم حمزه، آخرین خبرنگار شهید در غزه باشد…» اما اینطور نبود؛ بعد از پسر وائل، ۱۰ خبرنگار دیگر هم شهید شده‌اند و این شرایط هنوز ادامه داد.

در صد روز گذشته تصاویر زیادی از جلیقه‌های ضدگلوله خبرنگاری منتشر شده که مقاومت‌شان در برابر بمباران صهیونیست‌ها کافی نبوده و در حالی که تکه و پاره و آغشته به خون شده‌اند رنگ آبی آنها به سیاهی می‌زند. کسی فراموش نمی‌کند یکی از خبرنگارانی که در پخش زنده حرف می‌زد و آمار کشته‌شدگان و مجروحان را می‌گفت ناگهان جلیقه ضدگلوله را از تن درآورد و کلاه از سر برداشت و گفت: «اینها در برابر بمب‌ها از ما حفاظت نمی‌کنند.» با این حال، خبرنگاران می‌کوشند جنایت‌های اسراییل را به گوش جهان برسانند به امید آنکه کسی برای غزه کاری کند.

همه کوه نیستند!

البته بسیاری از آنها در این روزها به اندازه وائل سرسخت و استوار نیستند و از انفعال جهانی که این کشتار را تماشا می‌کند به ستوه آمده‌اند. علیرغم موج شدید نفرت از اسراییل و تعدد تظاهرات و تجمعات علیه صهیونیست‌ها، اما حقیقت آن است که نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های مختلف در مدت صد روز جنایت آشکار، کاری از پیش نبرده‌اند. بیهودگی مدعیان حقوق بشر باعث اعتراض و گلایه شمار زیادی از فعالان رسانه‌ای در فلسطین شده است.

«معتز عزیزه» نیز که یکی دیگر از خبرنگاران جوان در غزه است هفته پیش در یکی از استوری‌های خود اینطور نوشت: «آیا باید به فیلمبرداری و پوشش ادامه بدهم؟ تا کی روی پاهایم بایستم؟ منتظر فروریختن من هستی؟ آیا باید به جامعه بین‌المللی اهمیت بدهم؟ آیا باید به زندگی‌ام اهمیت بدهم؟ آیا رؤیای خود را برای سفر به جهان آغاز خواهم کرد؟ حتی اگر موفق شدم و زنده بمانم، آیا از نظر ذهنی می‌توانم از یک لحظه در تمام زندگی‌ام لذت ببرم؟ آیا من باید از این شرایط جان سالم به در ببرم؟ با موهای خاکستری که در ریش من ظاهر می‌شود چه کنم؟ مثل اینکه من یک پیرمرد هستم نه یک جوان ۲۴ ساله.»

«اسماعیل جود» یکی از خبرنگاران جوان در غزه مدتی پیش در حساب کاربری خود در اینستاگرام این متن را منتشر کرد: «دوستان عزیز! من پایان پوشش این تجاوز مستمر را اعلام می‌کنم. ما بیش از حد کافی از جنایات، قتل‌عام و نسل‌کشی که در ۹۶ روز گذشته با آن مواجه بودیم را مستند کردیم. متأسفانه اقدام محکمی برای پایان دادن به این تجاوز که شهروندان، خبرنگاران، کادر پزشکی، فعالان و حتی سنگ و درخت را بلعیده، صورت نگرفت. ما به اعدام محکوم شدیم و هر کدام منتظر نوبت خود هستیم. ۹۶ روز غم و اندوه از دست دادن دوستان، خانه، عزیزان و ثروتمان… اشغال اسراییل همه چیز را از ما گرفت، ما با لباس‌هایی مانده‌ایم که به سختی ما را گرم می‌کند و در چادرهایی زندگی می‌کنیم که برای حیوانات قابل سکونت نیست.

او در ادامه این متن خود را اینطور معرفی می‌کند: «و برای افرادی که نمی‌دانند اسماعیل کیست و از طریق این نسل‌کشی با من آشنا شدند؛ می‌خواهم بدانید که من پدر دو فرزند زیبا هستم. من بزرگترین پسر پدر و مادرم هستم، آنها به دلیل مشکلات، ۲۵ سال صبر کردند تا من را داشته باشند. من یک خواهر و یک برادر دارم که از زمانی که پدرم پیر و بیمار شد، روی من حساب می‌کنند، من چندین بار از مرگ جان سالم به در بردم و خودم را در معرض خطر قرار دادم تا وضعیت زمین را به شما نشان دهم و معتقدم فعلاً همین کافی است.»

اسماعیل در پایان این متن از قول یکی از همکارانم می‌گوید: «جست‌وجوی امنیت در خانواده گزینه بهتری است تا پوشش برای جهانی که معنای انسانیت و شفقت را نمی‌داند…» او اگرچه در این استوری اعلام کرد که دیگر دست از پوشش اخبار بر می‌دارد اما هنوز هم در صفحه خود وقایع غزه را به اشتراک می‌گذارد و نتوانسته سکوت کند. حتی امروز در پاسخ به یکی از مخاطبان خود که گمان کرده بود اسماعیل به مصر رفته و از او پرسیده بود: «مصر چطور است؟» نوشت: «بیشتر مردم فکر می‌کنند که من سفر کردم و به مصر رفتم، من در رفح بودم، اما هیچکدام از ما نرفتیم…»

آنها در این مدت بهترین و نزدیک‌ترین همکاران و دوستان خود را از دست داده‌اند و بارها اعلام کرده‌اند که در یک صف، انتظار فرا رسیدن مرگ زودهنگام خود را می‌کشند. «رشدی سراج» یکی از خبرنگارانی که در غزه فعالیت می‌کرد در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت «جایی نمی‌رویم؛ از غزه خارج نمی‌شویم! مگر به سوی آسمان‌ها و فقط به سوی آسمان‌ها…» او مدتی پس از انتشار این پست به شهادت رسید.

پسر وائل هم یک روز قبل از شهادتش، عکسی از پدرش را در اینستاگرام پست کرد و او از ابوحمزه به عنوان مردی صبور و امیدوار یاد کرد. پسر جوان خبرنگار از پدر کارکشته خبرنگار خود خواست که ناامید نشود و از رحمت خدا قطع امید نکند. این تراژدی خبرنگاران غزه در انتشار محتوایی معنادار ساعاتی قبل از شهادت شاید لزوماً مربوط به این نیست که آنها مرگ‌آگاهی دارند؛ بلکه نشانی از آن است که با مرگ هم‌آغوش و هم‌نشین‌اند.

این یک راز نیست! روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در فلسطین به خوبی می‌دانند که مورد هدف قرار می‌گیرند، چرا که به گسترش آگاهی و اطلاع‌رسانی درباره حقیقت کمک می‌کنند و به جهانیان می‌گویند که در فلسطین و کرانه باختری اشغالی و نوار محاصره شده غزه چه می‌گذرد. اگرچه روزنامه‌نگاران تحت حمایت قوانین بین‌المللی هستند، اما هیچکس پاسخگو نیست، خبرنگاران و مردم بی‌گناهی که در غزه کشته می‌شوند نامی ندارند و هیچ محاکمه‌ای صورت نمی‌گیرد.

در شرایطی که بسیاری از فلسطینی‌ها به دلیل اعتراض به صهیونیست‌ها در زندان‌ها به سر می‌برند؛ همه چیز برای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران سخت‌گیرانه‌تر است؛ چرا که حتی اگر خود آنها توسط اسراییل هدف قرار نگیرند و کشته نشوند، خانواده و عزیزان‌شان در معرض تهدید مستقیم هستند؛ چیزی که درباره «وائل الدحدوح» به وضوح ثابت شده است.

جهان با سکوت، فیلم‌ها و اسنادی را تماشا می‌کند که خبرنگاران آنها را منتشر می‌کنند و معلوم نیست چند نفر از آنها باقی بمانند تا بعد از این صدای مردم غزه باشند. حالا از این جنگ نابرابر و جنایت‌کارانه در تاریخ بشریت، ۲۷ هزار و ۶۹۳ روز و از تنهایی مردم غزه و خبرنگاران فلسطینی ۱۰۰ روز می‌گذرد…

منبع:مجله مهر

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: فلسطين جنگ جهانی دوم شهر غزه رژيم صهيونيستی شیرین ابوعاقله شبکه الجزیره وائل الدحدوح دریای سرخ آمريكا عملیات طوفان الاقصی اسراییل صهیونیست ها هدف قرار یک روز صد روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۶۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • پاکو خنتو، اسطوره‌ای که به تنهایی از اتلتیکو مادرید جام لالیگا برده است!
  • تکذیب حمایت رابرت دنیرو از اسرائیل
  • آیا بورس به تنهایی می‌تواند باعث رونق تولید شود؟ 
  • هجدهمین یادواره شهدای روستای جعفر آباد رفسنجان
  • بلینکن: به تنهایی قادر به رقابت با حضور فزاینده چین دراقیانوس آرام نیستیم
  • به تنهایی قادر به رقابت با حضور فزاینده چین دراقیانوس آرام نیستیم
  • ۶ ویژگی منحصر به فردی که تک فرزند‌ها دارند
  • اسراییل در باتلاق غزه گیر افتاده است
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟